جدول جو
جدول جو

معنی کار تمام کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کار تمام کردن
(دَ)
فیصله دادن امر. به انجام رساندن کار.
- کار کسی را تمام کردن، او را گرفتار ساختن:
از یک نگه که مایۀ صدساله عاشقی است
کارم تمام کرده و من غافلم هنوز.
شانی تکلو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا